معنی بریدن، قطع کردن، جداکردن, معنی بریدن، قطع کردن، جداکردن, معنی fcdbj، rzu lcbj، [bاlcbj, معنی اصطلاح بریدن، قطع کردن، جداکردن, معادل بریدن، قطع کردن، جداکردن, بریدن، قطع کردن، جداکردن چی میشه؟, بریدن، قطع کردن، جداکردن یعنی چی؟, بریدن، قطع کردن، جداکردن synonym, بریدن، قطع کردن، جداکردن definition,